وقتی فرشته ای عاشق شد🤍⛓ <7>
داشت میوفتاد که جونگکوک خیلی سریع خودشو بهش رسوند و از کمر گرفت...
جونگکوک:اوه..حالتخوبه؟
لونا دستپاچه خودش رو سرجاش صاف کرد...
لونا:اوه..بله...ممنون(خجالت)
شاید اگه جیمین اینجا بود از تغییری که جونگکوک کرده بود شاخ درمیاورد ..
چون جونگکوک هیچوقت به کسی کمک نمیکرد ...
ولی خب ..
جونگکوک بعد از حرف زدن با دختری که همیشه تو خوابش بود تصمیم جدی رو گرفت برای تغییر خودش ...
بلاخره اون فقط یه بار زندگی میکرد و نمیتونست تمام عمر احساس پوچی کنه...
از طرفی الان اعصاب تهیونگ به شدت خورد شده بود چون لونا انقد حواسش به این بود که جونگکوک آسیب نبینه نزدیک بود به پاهای انسانیش آسیب بزنه و این باعث میشد بال هاش در بیان...
لونا:برادر لطفا استراحت کنید خوب نیست مدت زیادی روی پاتون وایسید ..
جونگکوک:چرا؟
تهیونگ:هیچی...پام پیچ خورده بود تازه خوب شده...
جونگکوک:اوه پس استراحت کنید ..
تهیونگ باشه ای زیر لب گفت و روی یکی از مبل های لابی نشست تا کمی استراحت کنه...
بازم ذهنش درگیر ملاقاتی که امشب قرار بود با پادشاه داشته باشن شد...
هر کس نمیدونست تهیونگ به چشم دیده بود
بلایی که سر فرشته ای که عاشق انسان میشه میاد رو...
*فلشبک*
:خواهش میکنم اون که کاری نکرده..
ما فرشته ها عشق رو در دل انسان ها به وجود میاریم..
حالا میخواید کسی رو بخاطر اینکه عاشق شده مجازات کنید؟؟؟؟
پدر تهیونگ در حالی که دست تهیونگِ ۱۰ ساله رو گرفته بود داد زد ..
که با صدای چکش الف پیر مواجه شد..
(توی فیک من الف ها هم فرشتن
و این الف پیر هم قاضیه توی این دادگاه .. الفا به خاطر هوش بالاشون و خونسردی که دارن توی سرزمین فرشتگان اینجور کارا رو برعهده میگیرن)
:صدات رو بلند نکن،مرد جوان!
درسته فرشته ها عشق رو به وجود میارن ...
ولی یادت نره اینکه فرشته ای عاشق یه انسان بشه برخلاف قوانین سرزمین ماست....
پدر تهیونگ پوفی کشید و سکوت
کرد اگر چیزی میگفت فقط به ضرر خواهر فرشتش که عاشق یه انسان شده بود میشد...
(ربطی نداشت ولی بگم خواهر تهیونگ عاشق یه دختر شده)
:حالا شمااا
انتخاب کن بانوی جوان ...
۱_معشوق انسانیت بمیره و زندگیش رو از دست بده....
:هرگز!!!!!
دختر با تمام توان این جمله رو فریاد زد...
:خب...پس...
گزینه ی دو بال هات رو ازت میگیریم و به سرزمین نفرین شدگان زمین میفرتیمت
(یه نکته دیگه..
شاید فکر کنید مگه چیه بالهاشون رو بگیرن ولی خب درد این کار با مرگ یکیه
و فک کن تو از انسان به سوسک تبدیل شی سخته خب.. هر چند ما عاشق سوسک نمیشیم ولی حالا:/)
*پایانفلشبک*
کپی ممنوع
کیم.ایسومی:/
جونگکوک:اوه..حالتخوبه؟
لونا دستپاچه خودش رو سرجاش صاف کرد...
لونا:اوه..بله...ممنون(خجالت)
شاید اگه جیمین اینجا بود از تغییری که جونگکوک کرده بود شاخ درمیاورد ..
چون جونگکوک هیچوقت به کسی کمک نمیکرد ...
ولی خب ..
جونگکوک بعد از حرف زدن با دختری که همیشه تو خوابش بود تصمیم جدی رو گرفت برای تغییر خودش ...
بلاخره اون فقط یه بار زندگی میکرد و نمیتونست تمام عمر احساس پوچی کنه...
از طرفی الان اعصاب تهیونگ به شدت خورد شده بود چون لونا انقد حواسش به این بود که جونگکوک آسیب نبینه نزدیک بود به پاهای انسانیش آسیب بزنه و این باعث میشد بال هاش در بیان...
لونا:برادر لطفا استراحت کنید خوب نیست مدت زیادی روی پاتون وایسید ..
جونگکوک:چرا؟
تهیونگ:هیچی...پام پیچ خورده بود تازه خوب شده...
جونگکوک:اوه پس استراحت کنید ..
تهیونگ باشه ای زیر لب گفت و روی یکی از مبل های لابی نشست تا کمی استراحت کنه...
بازم ذهنش درگیر ملاقاتی که امشب قرار بود با پادشاه داشته باشن شد...
هر کس نمیدونست تهیونگ به چشم دیده بود
بلایی که سر فرشته ای که عاشق انسان میشه میاد رو...
*فلشبک*
:خواهش میکنم اون که کاری نکرده..
ما فرشته ها عشق رو در دل انسان ها به وجود میاریم..
حالا میخواید کسی رو بخاطر اینکه عاشق شده مجازات کنید؟؟؟؟
پدر تهیونگ در حالی که دست تهیونگِ ۱۰ ساله رو گرفته بود داد زد ..
که با صدای چکش الف پیر مواجه شد..
(توی فیک من الف ها هم فرشتن
و این الف پیر هم قاضیه توی این دادگاه .. الفا به خاطر هوش بالاشون و خونسردی که دارن توی سرزمین فرشتگان اینجور کارا رو برعهده میگیرن)
:صدات رو بلند نکن،مرد جوان!
درسته فرشته ها عشق رو به وجود میارن ...
ولی یادت نره اینکه فرشته ای عاشق یه انسان بشه برخلاف قوانین سرزمین ماست....
پدر تهیونگ پوفی کشید و سکوت
کرد اگر چیزی میگفت فقط به ضرر خواهر فرشتش که عاشق یه انسان شده بود میشد...
(ربطی نداشت ولی بگم خواهر تهیونگ عاشق یه دختر شده)
:حالا شمااا
انتخاب کن بانوی جوان ...
۱_معشوق انسانیت بمیره و زندگیش رو از دست بده....
:هرگز!!!!!
دختر با تمام توان این جمله رو فریاد زد...
:خب...پس...
گزینه ی دو بال هات رو ازت میگیریم و به سرزمین نفرین شدگان زمین میفرتیمت
(یه نکته دیگه..
شاید فکر کنید مگه چیه بالهاشون رو بگیرن ولی خب درد این کار با مرگ یکیه
و فک کن تو از انسان به سوسک تبدیل شی سخته خب.. هر چند ما عاشق سوسک نمیشیم ولی حالا:/)
*پایانفلشبک*
کپی ممنوع
کیم.ایسومی:/
۱۳.۸k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.